پهلوی؛ ابزاری برای تحقق نقشه انگلستان در خاورمیانه/ کدام مناطق در زمان پهلویها از ایران جدا شد؟
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۹۳۰۴۴
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، با اینکه ۴۳ سال پیش حکومت پهلوی سقوط کرد اما آثار آسیبهایی که به منافع ملی وارد کرد همچنان پابرجاست. ازجمله مهمترین این آسیبها تاراج بخشی از اراضی ایران به کشورهای همسایه است. بهعنوان مثال پهلوی اول، رضاشاه برای اینکه حقابه هیرمند را دریافت کند، بخشی از دشت سیستان را به افغانستان میدهد تا حقابه هیرمند طبق معاهده سعدآباد بین ایران و افغانستان تقسیم شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کدام مناطق در زمان پهلوی از ایران جدا شده بود و اهمیت هرکدام از آن مناطق جداشده از ایران چیست؟
معروفترین آنها بحرین است که با روشی فریبکارانه از ایران جدا کردند که اگر ملحق به خاک ایران بود، فقط بهخاطر عبور کشتیها از تنگه هرمز، منجر به کسب درآمد شده و اثر جدیای در اقتصاد ایران داشت؛ درآمدی که به راحتی نیز تحریمپذیر نبود. اما بهجز بحرین، مناطقی از دور تا دور کشورمان در دوره پهلوی جدا شده است. برخی مناطق بهصورت رسمی جدا شد، مثل دشت ناامید در مرز ایران و افغانستان که موجب مشکلات آبی ما در هیرمند شد. منطقه کوه آرارات کوچک در مرز با ترکیه که اهمیتش برای تضمین ارتباطات اقتصادی و... ایران در جنگ آذربایجان و ارمنستان بیش از پیش آشکار شد.
برخی مناطق هم با مسکوت رهاکردن آنها جدا شد. مثلا برای جزایر زرکوه و آریانا هیچ سند حقوقیای برای جدایی آنها از ایران وجود ندارد ولی امروز بخشی از اصلیترین منابع اقتصادی امارات محسوب میشود. یا روستای فیروزه در مرز ایران و ترکمنستان که در نزدیکی عشقآباد است و جدای از اهمیت توریستی، اهمیت ژئوپلیتیک دارد و شوروی به ایران بازگرداند، اما رضاشاه آن را تصرف نکرد تا در سال ۱۳۳۲ دوباره رسما به شوروی ملحق شد.
پهلوی با چه رویکرد و با چه هدفی مناطق ایران را به آن کشورها واگذار کرده بود؟ آیا اصلا پهلوی از خودش اختیاری داشت یا صرفا حکومتی بود که فقط منافع انگلیس و آمریکا را فراهم میکرد؟
اصلیترین عامل جدایی این اراضی از ایران، عدماحساس استقلال و عدمتوانایی حکومت پهلوی در برابر قدرتهای جهانی بوده است. خاندان پهلوی اولین سلسلهای بود که از بیگانه برآمده بود و قدرتش و به اصطلاح سیاسی، مشروعیتش را از خارج مرزها میگرفت. این امر موجب میشد نتواند در برابر برخی فشارها مقاومت کند. تا جاییکه بعد از سقوط روسیه تزاری، شوروی داوطلبانه برخی امتیازات استعماری را به ایران بازمیگرداند، اما آنها در آن تصرف نمیکنند. مثلا خلیج حسینقلی، که رودخانه اترک به آن میریزد باید به ایران بازمیگشت اما اندکی پس از قرارداد ۱۹۲۱ کودتای رضاخان رخ داد و حکومتهای پس از این کودتا، با وادادگی آن را تصرف نکردند.
یا جدایی بحرین، آشکارا با فشار انگلستان و ترس حکومت وقت از آنها رخ داد. برای اغلب این اقدامات هم توجیهات مضحکی ارائه میشد. مثلا میگفتند بحرین، وقت شوهردادنش شده بود.
یکی از مناطقی که به تاراج رفت، منطقه آرارات در شمالغرب ایران بود. وقتی از ایران جدا شد ترکیه با آذربایجان هممرز شد و خب خروجیاش را الان در قرهباغ میبینیم که ترکیه را به این طمع انداخته که بیاید و بخشی را در ارمنستان اشغال کند و از آنجا هم به دریای خزر و از دریای خزر هم به آسیای میانه وصل شود. با توجه به این مورد پهلوی اصلا توجهی به رویکرد و نتیجه این واگذاریها داشته است؟
آنطور که سرلشکر ارفع عضو هیات تحدید حدود و حل اختلافات نقل میکند، رضاشاه معتقد بود این اقدام به تحکیم دوستی ایران و ترکیه منجر میشود و این مساله مهمتر از برخورداری ایران از چند تپه و کوه است. اما مناطقی که پهلوی در قرارداد سعدآباد به ترکیه داد، اهمیت استراتژیک فراوانی داشته و توازن ژئوپلیتیک بین دو کشور را بهنفع ترکیه و به ضرر ایران تغییر داد. ترکیه با گرفتن این مناطق از ایران هممرز با نخجوان -که امروز استانی خودمختار در جمهوری آذربایجان است- شد و ایران عملا مرزهای خودش با غرب ارمنستان را از دست داد.
راجع به آرارات و واگذاری آن به ترکیه و عباراتی که رضاخان درمورد بیارزش بودن این منطقه به کار برد، میشود این را هم مطرح کرد که رضاشاه ترکیه را الگوی خودش میدانسته و هزینه این شیفتگی را به کشور تحمیل کرده است؟
بهنظرم موضوع بیش از یک شیفتگی فردی است. همکاری ترکیه، ایران و افغانستان در آن مقطع، خواست مستقیم انگلستان بود. ترکیه که در مرز اروپاست، آن هم بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی، برای منافع انگلستان بسیار راهبردی بود و تقویت ترکیه، که رسمالخط خود را غربی کرده و فرهنگ خود را در معرض تاراج قرار داده بود موجب تقویت نقشه انگلستان برای منطقهای میشد که خاورمیانه نامیده بودند.
بین مواردی که گفتید توسط پهلوی به کشورهای دیگر واگذار شده به منطقه چشمه چکاب اشارهای نکردید. اینکه پهلوی قسمتی از منطقه چکاب را به افغانستان واگذار میکند و ارزش چکاب آنقدری نبود که روابط دو دولت را خدشهدار کند اما با این حال به افغانستان واگذار شد. در اینباره نظرتان چیست؟
در دعوای مرزی ایران و افغانستان ارتشبد فخرالدین آلتای از طرف ترکیه و به برداشت بنده از طرف انگلستان حکم شد و نتیجه این شد که امروز برای ما باقی مانده است. البته چند جا هم بهنفع ایران حکم داده است اما درمجموع، آنچه رخ داد موجب خسارت ایران شد.
منطقه چشمه چکاب هم از املاک امیر محمدابراهیم علم، پدر اسدالله علم بود که به دستور رضاشاه به قیمت ۷۰۰۰ روپیه افغانی معادل ۱۳۰۰۰ ریال در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۳۱۳ به افغانستان فروخته شد. به این وسیله هم علم به دربار مقربتر شد و هم رضاشاه که فاقد دوست در منطقه بود با افغانستان وارد مرحله جدیدی شد. اگر دقت کنید اصلیترین تعاملات شخصی رضاشاه در دوره مسئولیتش تنها با ترکیه و افغانستان بوده و کشور دیگری او را تحویل نمیگرفته است.
منبع: روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: پهلوی انگلستان خاورمیانه ایران و افغانستان ایران جدا جدا شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۹۳۰۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زبانزد شدن تجملگرایی اشرف خواهر شاه + عکس و سند
تجملگرایی و اسراف در خاندان پهلوی از ویژگیهای شناخته شده این خانواده بود که در میان آنها هم، شمس پهلوی خواهر ارشد محمدرضا به شواهد اسناد تاریخی یکی از مُسرفترین و تجملگراترین چهرههای رژیم پهلوی بوده است. سندی در این زمینه که به تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۴ است، تعدادی از خودروهای موجود در یکی از کاخهای شمس پهلوی را معرفی کرده است. لازم به توضیح است که در سال ۱۳۴۴ خودرو یکی از کالاهای سرمایهای بوده و قیمت آن بسیار زیاد بوده است.
شمس پهلوی اولین فرزند رضاشاه از همسر دومش تاجالملوک در ششم آبان ماه سال ۱۲۹۶ در تهران به دنیا آمد. از دوران کودکی و نوجوانی او اطلاعات چندانی در دست نیست فقط در خاطرات اشرف پهلوی و بعضی از کتابهای منتشر شده در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی چنین استنباط میشود که وی برخلاف خواهرش اشرف، علاقه چندانی به دخالت در امور سیاسی از خود نشان نمیداد و بیشتر به علائق شخصی و فردی خود میپرداخت. شمس پهلوی با ایفای نقش سنتی زنان که پرداختن به امور خانهداری و زندگی زناشویی بود احساس راحتی میکرد و تنها برای کسب وجهه اجتماعی ریاست جمعیت شیروخورشید سرخ را پذیرفت و تا ماههای آخر سلطنت پهلوی در اختیار او بود. همچنین از ریاست وی بر کانون بانوان ایران که در اردیبهشت سال ۱۳۱۴ توسط رضاشاه برای پیشبرد و اجرای اهداف خود درخصوص کشف حجاب ایجاد شده بود، میتوان نام برد. رضاشاه پهلوی در سال ۱۳۱۵ تصمیم به ازدواج دختران خود شمس و اشرف پهلوی گرفت و اعلام کرد جوانان وابسته به خانوادههای اشراف، مقامات مملکتی و صاحب منصبان کشور، خود را برای این کار کاندیدا کنند. در میان داوطلبان متعدد، علیمحمد قوام (فرزند ابراهیم قوامالملک شیرازی) و فریدون جم (فرزند محمود جم، نخستوزیر) به ترتیب برای شمس و اشرف درنظر گرفته شدند. این ازدواج اجباری فقط بنابه خواسته و تمایل رضاخان و بدون اطلاع و نظر دخترانش انجام گرفت و فقط شمس به دلیل ارشدیتش خواهان ازدواج با فریدون جم شد که مورد موافقت شاه قرار گرفت و همسران دو خواهر با یکدیگر تعویض شدند. شمس پهلوی در کاخی در مهر شهر کرج به نام کاخ مروارید زندگی میکرد. این کاخ توسط موسسه رایت آمریکا ساخته شده است.
هزینه زندگی شمس برطبق اسنادی که پس از انقلاب اسلامی منتشر شد شامل:
ــ سال ۱۳۴۹ پانزده میلیون تومان، ۱۳۵۰ بالغ بر ۲۰ میلیون تومان و در سال ۱۳۵۱ معادل ۲۵ میلیون تومان بوده است و البته این جدای حسابهای کلان بانکهای خارج از کشور و هزینه کاخها و ویلاهای او بوده است. وی در اواخر عصر پهلوی یکی از سرمایهداران بزرگ ایران به حساب میآمد.
در اسناد سفارت امریکا که در سال ۱۳۵۸ ش به دست آمد، از او به عنوان یکی از اعضای خاندان سلطنتی که منافع فراوانی در تجارت دارد، یاد شده بود. او حبیب ثابت پاسال، تاجر و سرمایهدار بهایی را به عنوان کارگزار خود در امر تجارت برگزیده بود. شمس از نظر سیاسی، اهمیتی در خاندان پهلوی نداشت.
شمس پهلوی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با مقادیر هنگفتی طلا و جواهر از ایران گریخت و به کالیفرنیا رفت. زمانی که محمدرضاشاه دوران آوارگی خود را در مکزیک میگذراند، سه تن از فرزندانش (فرحناز، علیرضا و لیلا) را نزد شمس به کالیفرنیا فرستاد و قرار بود خود نیز به ویلای شمس واقع در آکاپولکو نقل مکان کند. در آن زمان گفته میشد که شمس این ویلا را به مبلغ چهار میلیون دلار خریداری کرده است. او به غیر از این ویلا، قصرهای دیگری در بورلیهیلز، لوسآنجلس و لاسوگاس امریکا برای خود خریداری کرده بود.
منبع: همشهری آنلاین
tags # تاریخ معاصر ایران سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟